تاریخچه هلو کیتی ( Hello kitty )
در سال 1962، Shintaro Tsuji، بنیانگذار Sanrio، شروع به فروش صندل های لاستیکی با گل های نقاشی شده روی آنها کرد. تسوجی به سود حاصل از افزودن طرحی زیبا به کفشها اشاره کرد و کاریکاتوریستهایی را برای طراحی شخصیتهای زیبا برای کالای خود استخدام کرد. Hello Kitty توسط یوکو شیمیزو طراحی شد و در سال 1974 به صف شخصیت های اولیه Sanrio اضافه شد.
Hello Kitty در ابتدا فقط به عنوان "گربه سفید بدون نام شناخته می شد. شیمیزو نام کیتی را برگرفته از اثر لوئیس کارول Through the Looking-Glass. که در طول یک صحنه در اوایل کتاب، آلیس با گربه ای بازی می کند که آن را کیتی می نامد.
شعار Sanrio "ارتباطات اجتماعی" است، و Tsuji می خواست که نام تجاری آن را با درج یک تبریک منعکس کند. او ابتدا Hi Kitty را در نظر گرفت و سرانجام به Hello Kitty نام فعلی او تصمیم گرفت. Sanrio تصمیم گرفت هلو کیتی را بریتانیایی کند زیرا کشورهای خارجی، به ویژه بریتانیا، در زمان ایجاد هلو کیتی در ژاپن مد روز بودند. Sanrio قبلاً چندین شخصیت در ایالات متحده داشت و می خواست Hello Kitty متفاوت باشد.
در سال 1976، ستسوکو یونکوبو به طور موقت به عنوان طراح اصلی Hello Kitty، پس از اینکه شیمیزو Sanrio را ترک کرد، به عهده گرفت. در سال 1980 یوکو یاماگوچی طراح اصلی شد و از آن زمان تا کنون این مسئولیت را بر عهده دارد. یاماگوچی گفته است که مد، فیلم ها و تلویزیون او را در خلق طرح های جدید الهام می بخشد. سریهای جدید مربوط به Hello Kitty با طرحهای مضمون متفاوت بهطور منظم منتشر میشوند که از روندهای فعلی پیروی میکنند.
هلو کیتی (ژاپنی: ハロー・キティ هپبورن: Harō Kiti؟)[۶] با نام واقعی کیتی وایت (キティ・ホワイト Kiti Howaito؟) شخصیت تخیلی شرکت ژاپنی سانریو است که توسط یوکو شیمیزو و اکنون توسط یوکو یاماگوچی طراحی شدهاست. سانریو هلو کیتی را در قالب یک گربهٔ سفید انسانگونه با یک روبان قرمز و دهان نامرئی بهتصویر میکشد. برحسب سرگذشت هلو کیتی، وی با خانوادهٔ خود در یکی از شهرهای حومه لندن زندگی میکند و به خواهر دوقلویش میمی که روبان زرد میپوشد، نزدیکاست. هلو کیتی تا سال ۲۰۲۴ برای شرکت سانریو بیش از ۸۰ میلیارد دلار سود داشته است.
پیدایش
شرکت سانریو سازنده صندلهای پلاستیکی با طرح چاپی توتفرنگی بود. اما میخواست محصول پرفروش دیگری هم تولید کند. برای همین گروهی از طراحان جوان را برای ارائه طرحی «کاوایی» (به معنای بامزه و ملوس) استخدام کرد. طرح یوکو شیمیزو، گربه سفیدی با پاپیون قرمزی بر موهایش بود، او این طرح را در چند روز کشید. یوکو طرح هِلو کیتی را با الهام از کودکی خود آفرید.
در آغاز، این طرح همراه با شش شخصیت تخیلی دیگر فقط روی کیف پولهای کوچک چاپ شد. اما هلو کیتی از همه طرحهای دیگر پرفروشتر شد و به سرعت تبدیل به پرفروشترین محصول شرکت سانریو شد. نخستیین حضور هلو کیتی بر روی یک کیف پول بود که در ژاپن از سال ۱۹۷۵ و در آمریکا از سال ۱۹۷۶ به فروش رسید.این شخصیت سپس در مجموعهٔ کارتونی هلو کیتی و محصولات گوناگونی از جمله اسباببازی و بازیهای ویدیویی ظاهر شد.[۱۶]
زندگینامه
در سال ۲۰۱۱ شرکت سانریو اعلام کرد که نام واقعی هِلو کیتی، کیتی وایت و زاده ۱ نوامبر در لندن است. او در اصل گربه نیست. بلکه دختربچه هشت سالهای است که خودش بچهگربهای به نام چارمی کیتی به عنوان حیوان خانگی دارد.
چه کسی هِلو کیتی را آفرید؟ آیا هِلو کیتی گربه است؟

شخصیت هِلو کیتی که یوکو شیمیزو در سال ۱۹۷۴ خلق کرد برای شرکت ژاپنی سانریو تاکنون بیش از ۸۰ میلیارد دلار سود به بار آورده است.
بیش از ۵۰ سال از آفرینش هِلو کیتی یا کیتی وایت، یکی از معروفترین شخصیتهای تخیلی جهان میگذرد.
در سال ۱۹۷۴ طراح ۲۴ ساله ژاپنی به نام یوکو شیمیزو قلم بر کاغذ نهاد تا این شخصیت کارتونی را بیافریند.
شخصیتی که این طراح خلق کرد برای شرکت ژاپنی سانریو تاکنون بیش از ۸۰ میلیارد دلار سود به بار آورده است.
چه کسی شخصیت هِلو کیتی را آفرید؟
در سال ۱۹۷۴ یوکو شیمیزو کار خود در شرکت سانریو را شروع کرد که صندلهای پلاستیکی با طرح چاپی توتفرنگی تولید میکرد.
این شرکت که مشتاق بود محصول پرفروش دیگری هم تولید کند، شروع به استخدام گروهی از طراحان جوان کرد تا بتواند به طرح موفقیتآفرینی دست پیدا کند.
محور طراحیها و ایدههای یوکو و طراحان دیگر حول محور واژه ژاپنی «کاوایی» به معنای بامزه و ملوس بود.
یک نمونه از اولین محصول هِلو کیتی
طراحی هِلو کیتی
طرح او، گربه سفیدی که پاپیون قرمزی بر موهایش زده است، فقط در فاصله چند روز آماده شد.
یوکو از دستیارش خواست تا بر آن مهر تایید بزند.
یوکو به بیبیسی گفت: «دستیار من زن جوانی بود و من طرح از روبهرو و طرح نیمرخ را به او نشان دادم و از او پرسیدم به نظرش بامزه و ملوس هست؟»
«او گفت به نظرم طرح نیمرخ از همه بامزهتر است».
ابتدا از این طرح همراه با شش شخصیت تخیلی بامزه دیگر، فقط روی کیف پولهای کوچک استفاده شد.
با این حال طرح هِلو کیتی از همه طرحهای دیگر پرفروشتر شد و به سرعت تبدیل به پرفروشترین محصول شرکت سانریو شد.
آیا هِلو کیتی گربه است؟
یوکو طرح هِلو کیتی را با الهام از کودکیهای خودش آفرید.
یوکو میگوید: «وقتی بچه بودم پدرم به مناسبت تولدم بچه گربه سفید ملوسی به من هدیه داد. به قدری از این موضوع خوشحال شده بودم که خاطرهاش با من ماند، و تصمیم گرفتم شخصیتی از بچه گربه کوچولو بسازم».
به تازگی شرکت سانریو تاریخچهای با تمام جزئیات برای هِلو کیتی تهیه کرده است.
شرکت سانریو اعلام کرده است که نام واقعی هِلو کیتی، کیتی وایت است و در انگلستان به دنیا آمده است.
او گربه نیست بلکه دختربچه هشت سالهای است که خودش بچهگربهای به نام «چارمی کیتی» به عنوان حیوان خانگی دارد.
اسباببازیهای هلوکیتی
سرنوشت طراح هلو کیتی چه شد؟
یوکو دو سال پس از طراحی هِلو کیتی و در سن ۲۷ سالگی شرکت سانریو را ترک کرد تا تشکیل خانواده بدهد.
او کار خود را به عنوان طراح و تصویرگر آزاد ادامه داد.
او به تازگی شخصیت جدیدی به نام «ربکا بنبن» خلق کرده است که آن را «شیکپوشترین بولداگ روی زمین» توصیف میکند.
ماجرای به وجود آمدن عروسک کیتی:
داستان ساخت این عروسک و این شخصیت از جایی میاید که دختر این خانوم که از سرطان دهان و زبان رنج میبرد از سمت دکتر ها جواب شده بود.
هیچکس اعتقاد نداشت که این دختر ممکن است زنده بماند. مادر این دختر برای بهبود و درمان سرطان دهان این دختر دست به هرکاری و هر دارویی زد اما جواب نگرفت. زن وقتی از هرجایی نا امید شده بود توسط یکی از اشنایانش با گروهی اشنا میشود که اظهار داشتند اگر کاری که وی میگویند را انجام بدهد، دختر او را درمان میکنند. زیرا درمان سرطان را میدانند.
خواسته این گروه این بود که این زن موجودی را خلق کند که بچه ها عاشق آن شوند. بچه ها اورا دوست داشته باشند. از این روز زن قبول میکند و این شخصیت به وجود میاید.

داستان رنگی برای کیتی:
کیتی هیچ رنگ محبوبی نداشت، دلش میخواست یک رنگ محبوب داشته باشد، رنگی که مثل یک جوراب براق و شیک او را خوشحال کند. حاضر نبود به هر رنگی رضایت بدهد، دلش میخواست آن رنگ حس خاصی به او بدهد.
این طوری شد که او یک تکه کاغذ و مداد شمعی برداشت و تصمیم گرفت از همه راجع به رنگ محبوبشان سوال کند.
خوب، مامان توی آشپزخانه سخت مشغول کار بود. برادر کوچکش توی مخفیگاهش با قطعههای لوگو بازی میکرد، برادر بزرگش پشت میز غذاخوری نشسته بود، و بابا داشت توی حیاط برای شومینه چوب میشکست. همه حسابی مشغول بودند.
کیتی سراغ مادرش رفت و پرسید: مامان، رنگ محبوب شما چی است؟
مادر چون کار داشت،گفت کارم تمام شد بهت میگم

کیتی به طرف مخفیگاه برادرش رفت و چند لحظهای به او خیره شد. او که سخت مشغول ساختن یک قلعه با لوگو بود، حتی سرش را هم بلند نکرد.
کیتی پرسید: «رنگ مورد علاقه تو چی است؟»
او یک قطعه دیگر را روی قلعهاش گذاشت و گفت: آبی.
چرا آبی را دوست داری؟
برادرش گفت: آبی بهترین رنگ است. مثل رنگ آسمان شب و مثل قصه، عالی است.
کیتی روی کاغذش کلمه :«آبی» را نوشت و به اتاق نشیمن رفت که برادرش مشغول نوشتن تکالیفش بود.

او با دیدن کیتی تکانی خورد و گفت: «الان نه، کار دارم.»
کیتی سرش را پایین انداخت و گفت: «فقط میخواستم بدانم رنگ محبوب تو چی است؟»
برادرش دوباره مشغول نوشتن شد.
کیتی راه افتاد برود که برادرش با صدای بلند گفت:قرمز.
صورت کیتی درخشید.چرا قرمز؟
چون فوقالعاده است! مثل ماشین مسابقه سریع است. مثل شعلههای آتش گرم است.
کیتی کلمه قرمز را روی کاغذش نوشت و به طرف پنجره رو به حیاط رفت. پرده را کنار زد و گفت: بابا رنگ دلخواه شما چی است؟

بابا تبر را در شکاف روی کنده چوب فرو کرد. فکر کنم ارغوانی باشد.
چرارنگ ارغوانی؟؟؟
ارغوانی من را یاد قایق سواری وقت غروب آفتاب در اقیانوس میاندازد. وقتی که شب دارد نزدیک میشود و آسمان پر از رنگ است

کیتی به رنگها فکر کرد. چرا من یک رنگ ندارم که خیلی دوستش داشته باشم؟ رنگی که حس خاصی به من بدهد؟ آبی به او حس آسمان شب نمیداد. قرمز حس ماشین مسابقه یا شعلههای آتش را نمیداد. ارغوانی هم به نظرش رنگ خاصی نبود. کیتی هیچ وقت، در غروب آفتاب با قایقی روی اقیانوس نبوده است، هیچ علاقهای هم به ماهیگیری نداشت.
شب که میخواست بخوابد، کاغذ کیتی پر از اسم رنگهای مختلف بود و حسابی گیج شده بود. او دو تا آبی، و قرمز، سه تا ارغوانی و سبز، چند تا صورتی و زرد و حتی قهوهای و خاکستری داشت.
ناگهان فکری به ذهن کیتی رسید. هیچ کس، حتی یک نفر هم رنگ نارنجی را انتخاب نکرده بود.
با خودش فکر کرد چرا هیچ کس رنگ نارنجی را انتخاب نکرده است؟
آن شب کیتی در تختش منتظر بود تا مادر برای شب بخیر گفتن بیاید.
مادر روی لبه تخت کیتی نشست و با آرامش گفت:خب، پسرها خوابیدند. حالا وقت دارم پیش تو بمانم.
کیتی، تو رنگ محبوبت را پیدا کردی؟
کیتی گفت، بله. رنگ نارنجی است.»
مادر پرسید،چرا رنگ نارنجی را انتخاب کردی؟
نارنجی را انتخاب کردم، چون هیچ کس آن را انتخاب نکرده بود، و دلم نمیخواست نارنجی احساس تنهایی کند.
کیتی، تو اینطور حس میکنی؟ حس میکنی مثل رنگ نارنجی تنهایی؟ حس میکنی کسی انتخابت نمی کند؟

اشک توی چشمهای کیتی جمع شد. «مامان، دلم میخواست یک آدم خاص باشم. ولی من خیلی معمولی هستم!»
کیتی با امید پرسید، «من؟»
مادر گفت: «بله، تو خدا به همه ما ویژگیهای خاصی داده است. انتخاب رنگ نارنجی نشان میدهد که تو چقدر آدم دلسوزی هستی! که چه قلب بزرگی داری. من به تو افتخار می کنم.»
چهره کیتی با لبخند ملایمی باز شد و گفت: «پس این است. نارنجی رنگ ویژه و خاص من می شود.»
روی لبه تخت خم شد و کاغذ و مداد شمعیاش را برداشت. و وقتی شروع به نوشتن رنگ محبوبش کرد، متوجه چیز جالبی شد. او تمام مدت از مداد شمعی نارنجی استفاده کرده بود.عروسک کیتی و موفقیت آن
عروسک کیتی چطور توانست در ردیف پرفروش ترین عروسک های جهان قرار بگیرد؟ معمولا طراحی و ساخت اسباب بازی علاوه بر دانش تخصصی به ذهنی خلاق و دستانی هنرمند نیاز دارد. در این بین هر چه طرح های ابتدایی از پشتوانه های فرهنگی و شخصیت پردازی قویتری برخوردار باشد، موفقیت های بیشتری خواهند داشت. کشور ژاپن یکی از کشورهایی است که توانسته است با در پیش گرفتن استراتژی های روشن، نتایج شگفت انگیزی را کسب کند. یکی از این شرکت های پیشتاز ژاپنی در امر طراحی شخصیت، شرکت سانیرو است که با ارائه شخصیت های مختلفی چون ملودی ، کرپی و کیتی دستاوردهای ماندگاری در صنعت اسباب بازی داشته باشد که در ادامه به معرفی یکی از طرح های آن خواهیم پرداخت.
عروسک کیتیبه نام اولیه ” هلو کیتی” یکی از شخصیت های جهانی این شرکت است که توسط “یاکو شییزو ” طراحی شد.
او با الهام گرفتن از طرح گربه بابتیل ژاپنی و تاثیر پذیری از فرهنگ کاوایی(۱)، شخصیت “کیتی ” را طوری طراحی کرد که تنها دو سال بعد از فروش اولین محصول آن در ژاپن، آوازه محبوبیتش به بازارهای آمریکا رسید. اگرچه بازاریابی این برند ژاپنی در اروپا با مشکلات فراوانی مواجه بود، اما ساخت مجموعه های تلویزیونی کیتی، قفل این بازارها را نیز شکست و این برند دوست داشتنی مانند ویروسی در تمام کشورهای این حوزه منتشر شد. در بین جوامع آسیایی سنگاپور و فیلیپین از اولین کشورهای آسیایی بودند که درهای خود را به روی این شخصیت گشودند و نقش مهمی را در گسترش این برند ایفا کردند.
با وجودی که سانیرو از ابتدای تاسیس خود در سال ۱۹۷۶ تا کنون بیش از ۴۵۰ شخصیت طراحی کرده است، هنوز هم کیتی با ۴۰ سال سابقه، در صدر فروش سانیرو قرار گرفته و در شرایط رکود اقتصادی درآمد نیم میلیاردی شرکت را تضمین کرده است. ضریب نفوذ کیتی در بازارهای مختلف به گونه ای گسترش یافته است که تقریبا همه کسب و کارها از صنعت اسباب بازی و پوشاک گرفته تا کیف و کفش و لوازم التحریر و . . . را تحت تاثیر خود قرار داده است.
طراحی
بنابراین عجیب نیست که صنعت اسباب بازی جهان نیز با ظرفیت بالای خود از این شخصیت جذاب و دوست داشتنی درآمدزایی قابل توجهی را کسب کند. به طوری که بخشی از فروش آن لاین سانیرو به فروش اسباب بازی های کیتی اختصاص یافته و شرکت های متعددی نیز با دریافت مجوز استفاده از این برند، اسباب بازی های متنوعی را تولید و روانه بازار کرده اند. برای مثال در یک دهه گذشته افزایش تقاضا برای تولید کیتی در اروپا باعث شد صدور مجوز تولید این عروسک ها به شرکت های اروپایی واگذار شود. تا قبل از آن تنها مجوز استفاده از آیکون کیتی به شرکت های مختلف واگذار شده بود که درآمد هنگفتی را برای سانیرو به ارمغان آورد.
گستره بازار هدف:
آیا مصرف کنندگان نهایی کیتی کودکان هستند یا اینکه این محصولات توانسته اند توجه جدی بزرگسالان را نیز به خود جذب کنند؟
کیتی در ابتدا برای دختران کوچک طراحی شد ولی به تدریج جمعیت هدف این محصول به افراد بالغ گسترش داده شد و در محصولات مرتبط با مد نیز بین زنان جوان جایگاه ویژه ای برای خود باز کرد. به گفته یکی از محققان سانیرو، برخی از بزرگسالانی که از جریان تند یک زندگی حرفه ای خسته شده اند، با استفاده از محصولاتی با چهره کیتی به نوعی با دنیای امن و کودکانه خود ارتباط برقرار می کنند.
شخصیت پردازی قوی عامل موفقیت عروسک کیتی:
توماتسو یکی از صاحب نظران شخصیت پردازی می گوید:
برای شخصیت دادن به هر عروسک و چهره ای باید یک سری اطلاعات شخصی ایجاد کرد تا مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند. اما این اطلاعات تنها باید به قدری باشد که کنجکاوی مخاطب را سیراب کند و تخیل او را پرورش دهد. شخصیت پردازی اعمال شده برای کیتی این ویژگی ها را دارد.
در کنار هم قرار دادن صفات:
تاکارو مورینگو کارشناس فرهنگ عامه می گوید:
صورت گرد بزرگ، اندام کوتاه و بدن گوشتالو به کیتی شخصیت قوی تر داده است در حالی که این فاکتورها به تنهایی تقریبا در هیچ فرهنگی محبوبیت ندارد.
افزودن یک واژه به یک اسم:
از آنجا که موسسان شرکت سانيرو برای گسترش ارتباطات اجتماعی اهمیت زیادی قائل بودند، واژه سلام را به شخصیت کیتی اضافه کردند تا سمبلی برای آغاز رابطه های دوستانه باشد و کیتی با نام هلو کیتی شهرت یافت.
نداشتن یک عضو:
اگرچه کیتی دهان ندارد اما با احساسات عمیق قلبی خود روی مخاطبانش تاثیر می گذارد. بنابراین برای ایجاد ارتباط با دیگران به زبان خاصی هم متکی نیست و همه می توانند با او به راحتی ارتباط برقرار کنند.
داشتن تمایلات انسان دوستانه:
دادن آرزو به کیتی او را به شخصیت منحصر به فردی تبدیل کرده است. آرزوی کیتی دوستی مردم در سراسر جهان است. به همین دلیل او در سال ۱۹۸۳ در ایالات متحده به عنوان سفیر فرهنگی کودکان یونیسف برگزیده شد.
۱۰ سال بعد ژاپن هم او را به عنوان تاثیرگذارترین سفیر فرهنگی کشورش معرفی کرد.
مشتری مداری عامل موفقیت عروسک کیتی:
با وجودی که هلو کیتی یکی از محبوب ترین شخصیت های دنیاست طراح آن تغییرات کوچکی را به مرور زمان و بنا به نظر و تمایل مصرف کنندگان در آن ایجاد کرده است. برای مثال کیتی با لباس های مختلفی مثل مبارزان نینجا هم به تصویر کشیده شده است.

بررسی مکرر بازار هدف:
هلو کیتی در ابتدای تولید خود روی کیف پول های کوچک و لوازم مدرسه دختران جوان نقش بست که قدرت خرید خوبی داشتند، اما رفته رفته از طبقه کالاهای گران قیمت خارج شد و در دسترس عموم مردم قرار گرفت. با این حال گروه تحقیقاتی سانیرو معتقد است دموگرافیک سن طرفداران کیتی در طول سال ها تغییر کرده است.
مدیر روابط عمومی سانیرو می گوید طرفداران اصلی کیتی در دهه ۷۰ عمدتا کودکان دبستانی و دختران نوجوان بودند.در اواخر دهه ۸۰، کیتی در حالی که هنوز هم دختر نوجوان و جوان به خرید اجناسی با آرم کیتی وفادار بودند، در مهد کودک ها مورد استقبال قرار گرفت.
در اواسط دهه ۹۰ برای موفقیت عروسک کیتی استراتژی های بازاریابی سانیرو به طور محسوسی تغییر کرد و بزرگسالان به عنوان مخاطبان اصلی بازارهای هدف انتخاب شدند. به همین منظور سانیرو روی کیف تلفن همراه، جا کلیدی ، تی شرت و . . . از طرح های کیتی استفاده کرد. به کارگیری این استراتژی هدفمند بازاریابی ، باعث جذب مخاطبان جهانی برای کیتی شد به طوری که در سال ۲۰۰۰، کیتی در کشورهای اروپای شمالی، آمریکا و آسیا به عنوان یک شخصیت دوست داشتنی به شهرت رسید. به طوری که سهم فروش محصولات سانیرو یا مجوزهای استفاده از کیتی در اروپا و آمریکا مشابه سهم فروش آسیایی آن بوده است.
توجه به ارزش های فرهنگی:
از آنجا که یکی از ارزش های ژاپنی ها هدیه دادن به یکدیگر است ، سانیرو شعار ” هدیه کوچک، لبخند بزرگ” را ترویج کرد. بنابراین ارائه کالاهای ارزان و کوچک کیتی پاسخگوی مناسبی به این نیاز بود. هوشمندی مدیران سانیرو در شناسایی نیاز بازار و انتخاب این شعار باعث تولید محصولات ارزان قیمتی با برند کیتی شد که با استقبال بی نظیر مردم ژاپن مواجه شد. این موفقیت داخلی پشتوانه قدرتمندی برای بازارهای خارجی این برند شد.
خلق رقبای داخلی برای موفقیت عروسک کیتی :
سانیرو برای تقویت شخصیت های قدیمی از تاکتیک خلق شخصیت های جدید استفاده می کند. در این روش هم بر میزان وفاداری هواداران سابق افزایش می یابد و هم نسل جدید در مقابل انتخاب های متعدد قرار می گیرند و
سبد محصولات متنوع تری به مشتری عرضه می شود.
رقبای جدید کیتی یک خرس و خرگوش به نام های Brown و Cony، هستند که در اپلیکشن پیغامرسان ژاپنی LINE طرفداران زیادی بدست آورده اند. با این وجود، طراح اصلی کیتی معتقد است: از بین کاراکترهای کارتونی که هرروز ساخته میشوند تنها کیتی میتواند در دراز مدت با دنیای دیجیتال جدید کنار بیاید و خود را وفق دهد.
فعالیت هواداران:
هواداران یک محصول تاثیر زیادی در معرفی آن دارند. از آنجا که کیتی هم در بین اقشار مختلف مردم و رده های مختلف سنی طرفداران خاص خود را دارد. همین فعالیت ها گاه به تیتر اخبار سایت های خبری تبدیل می شود و موج مثبتی از تبلیغات را ایجاد می کند.
برای مثال ماریا فلیچمن صفحه ای به نام hellokittyjunkie راه انداخته که توسط طرفداران کیتی در ایالات متحده، فیلیپین، سنگاپور، کانادا و انگلستان دنبال می شود. وی می گوید:
طرفداران کیتی با شناخت این چهره، با فرهنگ ژاپنی آشنا می شوند.از طرفی یک کلکسیون دار جوان با جمع آوری۴۵۱۹ مورد از وسایل مختلف طرح کیتی، رکورد جدیدی در گینس ثبت کرد. خانه این دختر ژاپنی که “کاندو آساکو” نام دارد، مملو از عروسکها و طرحهای این شخصیت است.
استفاده از نتایج یک نظرسنجی برای موفقیت عروسک کیتی:
سانیرو در سال ۱۹۶۹ برای آگاهی از نظرات عامه مردم ژاپن پیرامون شخصیت های دوست داشتنی آنها، یک نظر سنجی ترتیب داد و ار نتایج به دست آمده از آن در ارائه شخصت های کورو چان و کیتی استفاده کرد. اگرچه حقوق استفاده از کورو چان به شخصی به نام شولتز واگذار شد اما کیتی مانند یک سوپر استار در انحصار سانیرو باقی مانده است.
ارزش آفرینی کیتی در سایر کسب و کارها
از سال ۲۰۰۹، بانک مرکزی امریکا شروع به ارائه مستر کارت های کیتی نمود که صاحبان آن می توانستند به عنوان یک کارت اعتباری از آن استفاده نمایند.
در بهار سال ۲۰۰۵ سانیرو با همکاری شرکت سیمونز جواهرات کیتی را روانه بازار کردند. این جواهرات که شامل انگشتر، گردنبند و دستبند بود به وسیله الماس، سنگ های قیمتی ، سنگ نیمه قیمتی ، طلا ، نقره استرلینگ ، مینا و سرامیک ساخته شد. این جواهرات بین ۳۰۰ تا ۵۰۰۰ دلار به فروش می رود. سه سال بعد از این همکاری این دو شرکت طرح یک ساعت زیبا را برای دختران جوان روانه بازار کردند . قیمت هر یک از این ساعت ها که با نشان کیتی ساخته شده بود، ۵۰ دلار برآورد شد.

خط هوایی ایوا در تایوان نیز دو عدد از ایرباس های بزرگ خود را به یک خط هوایی جدید به نام هلو کیتی تبدیل کرده است. از بلیط گرفته تا ، پشت سری های صندلی و رنگ آمیزی هواپیما با این اسطوره عروسکی پیوند خورده است.
دیدگاه خود را بنویسید